مصاحبهی جنجالی محمد معتمدی با روزنامه شرق:
فرهنگ را دستخوش نزاعهای سیاسی نکنیم
سه شنبه نهم تیرماه نود و چهار
در يكي از تازهترين اظهارنظرهايي كه در مورد لغو كنسرتها شده، گفته شده است «درباره لغو كنسرتها بزرگنمايي ميشود». بهنظر شما تا به حال چقدر موضوع لغو كنسرتها بزرگنمايي شده است؟
مسئله بزرگنمايي در ميان نيست. موسيقي، بحث امروز و ديروز نيست كه بهدليل لغو چند كنسرت، مطرح شود. موسيقي سالهاست از سوي عدهاي كه تحت نگرشهايي هستند كه ديدگاه كامل يا درستي نيست، مورد بيمهري تاريخي قرار گرفته و به واسطه تصوراتي كه در اين زمينه وجود دارد، موسيقي از هر نوع و ژانري، حرام شمرده ميشود و بهقطعيقين اين نگرش نميتواند درست باشد چون در بحث فقهي، بايد به منابعي مانند قرآن و احاديث مراجعه كنيم. در قرآن به صورت مستقيم به موسيقي اشاره نشده است و تفسيرهايي كه در مورد حرامبودن آن شده، ناشي از اين آيه قرآن است كه از كار بيهوده دوري كنيد. برخي، موسيقي را به كار بيهوده مرتبط دانستهاند اما اين تفسير درست نيست. موسيقي بهخصوص در قرن حاضر ميتواند معرفيكننده سبك زندگي يك جامعه باشد. من هميشه در ذهنم يك سؤال از آنها كه با موسيقي مخالفت جدي داشتهاند، دارم هرچند كه هيچوقت پاسخي دريافت نكردهام. در قرآن شش مورد در مورد ربا صحبت شده و به ابناي بشر گفته شده است اگر ربا را ترك نكنند، به جنگ با خدا رفتهاند. الان در برخي از بنگاههاي اقتصادي شاهد اين مسئله هستيم؛ چرا معترضان جلوي چنين مؤسساتي اقامه نماز نميكنند يا از ورود و خروج مشتريان آنها جلوگيري نميكنند؟ آنها كه ميخواهند حكم خدا را اجرا كنند، ميتوانند مانع فعاليت اين بنگاهها شوند اما درباره موسيقي كه حكم صريحي هم در مورد آن نداريم، اين اتفاق ميافتد و از جانب طيفهايي كه مخالف برنامههاي موسيقي هستند، شاهد انجام اين اقدامها در موارد ديگر نيستيم. مثل اينكه جلوي فعاليت مؤسسات اقتصادي رباكننده را بگيرند. ضمن اينكه در احاديثي كه در مورد موسيقي به آن استناد ميشود دو وجه وجود دارد كه سنديت محكمي ندارند يا اگر بهطرقي بتوان به سنديت آن استناد كرد، دلالت بر انواعي از موسيقي است كه انسان را به گناه مشغول ميكند، درحاليكه ما در كشورمان مجوز توليد چنين موسيقياي نداريم. وقتي شاهد لغو كنسرتها هستيم، نميدانيم پشت پرده چيست. معمولا در مورد لغو كنسرتها اعلام ميشود داراي چه موارد خلافي بودهاند اما توضيح بيشتري داده نميشود و به همين دليل يك ابهام بزرگ و علامت سؤال در اذهان عمومي ايجاد و به دنبالش، اين نتيجهگيري ميشود كه دستگاههايي كه اقدام به لغو كنسرت ميكنند، نميخواهند روي خوشي به موسيقي نشان دهند. به اعتقاد من در شرايطي كه بهگفته مسئولان، ما در تقابل فرهنگي هستيم، وقتي اتفاقهايي مانند لغو كنسرت روي ميدهد و ما حتي محلي براي عرضه موسيقي در كشور نداريم، چگونه خواهيم توانست فرهنگمان را به ديگر كشورها منتقل كنيم؟
تاكنون بيشتر شاهد اظهارنظر مسئولان مرتبط با كنسرتهاي موسيقي مانند مديران وزارت ارشاد و اهالي هنر بوديم اما در چند روز گذشته بهخصوص در مراسمهاي افطار، صحبتهايي از سوي افراد سياسي نيز شده است. چرا موسيقي به عرصهاي براي نزاعهاي سياسي تبديل شده است؟
بههرحال طيف وسيعي از طرفداران دولت فعلي در زمان انتخابات، اهالي فرهنگ بودند و بخش عمدهاي از هنرمندان از رئيسجمهور حمايت كردند. برخي از جريانهاي رقيب دولت، از حربه لغو كنسرتها استفاده سياسي ميكنند تا بهنوعي از طرفداران دولت و كساني كه از دولت حمايت ميكنند، كاسته شود و معدل كارنامه دولت را در بخش فرهنگ كم و هنرمندان را دلسرد كنند اما مقوله فرهنگ، عرصه مناسبي براي تسويهحسابهاي سياسي نيست چون با فكر تودههاي مردم كار دارد و مخدوشكردن افكار عمومي براي بهرهبرداريهاي سياسي كار اخلاقيای نيست.
شما كنسرتهاي زيادي در داخل و خارج از ايران برپا كرده و يكبار هم با مشكل برگزارنشدن كنسرت در ايران مواجه شدهايد. وقتي هنرمندي با لغو كنسرت مواجه ميشود، چه ضرر و زياني متوجه او مي شود؟
پاسخ اين سؤال را ميتوانم در يك كلمه خلاصه كنم: بيثباتي. براي روشنترشدن موضوع يك مثال از حوزه اقتصاد ميگويم. وقتي اقتصاد يك كشور، ثبات نداشته باشد، سرمايهگذاري با شكست مواجه و رغبت سرمايهگذاران كم ميشود. خيلي از هنرمندان ايراني كه در خارج از كشور فعاليت ميكنند، رغبتي براي برگزاري كنسرت داخل ايران ندارند و آنها هم كه داخل ايران فعاليت ميكنند، درحال برنامهريزي براي برپايي كنسرت در خارج از كشور هستند و بهدنبال آن رونق عرصه فرهنگ كم ميشود و وقتي اين اتفاق بيفتد، عرصه براي جولان فرهنگهاي وارداتي باز ميشود.
همانطوركه خودتان اشاره كرديد، به دليل احساس ناامني برخي از هنرمندان مانند كيهان كلهر و گروه دستان اعلام كردهاند فعلا در داخل ايران كنسرت برگزار نميكنند. اگر اين روند ادامه داشته باشد، وضعيت موسيقي چگونه خواهد بود؟
بهنظرم تداوم اين شرايط، بيننده شبكههاي ماهوارهاي را زياد ميكند. بايد به اين نکته توجه كنيم كه هر ضربهاي در حوزه فرهنگ، با گذشت نسلها جبران ميشود، پس اجازه ندهيم عرصه فرهنگ دستخوش نزاعهاي سياسي شود.
فضاي هنر و موسيقي كشور نسبت به سالهاي گذشته چقدر تفاوت كرده است؟
فضاي كشور تحول داشته و شرايط بهتر شده است، اما دولت آقاي روحاني انتظاري را در اذهان، بهوجود آورد كه در مقايسه با آن، شاهد چنان تغييرهايي نبوديم البته بخشي از آن به دليل كارشكنيها و دشواريهاي موجود بوده است و نميتوان منكر زحمات افراد شد.
درحال حاضر مشغول همكاري با اركستر ملي ايران هستيد. اركستر ملي چه وضعيتي دارد؟
هر نمرهاي كه به كار آقاي فخرالديني در دوره قبلي بدهيم، بايد چند نمره بالاتر به رهبري اركستر ملي در زمان فعلي بدهيم، چون از نظر صدا، انگيزه و سطح اجرا اركستر بهتري داشتهايم.
آلبوم جديدي از شما منتشر خواهد شد؟
سياست كارهايم را تغيير دادهام و تصميم دارم كارهايم را به تهيهكنندگي خودم وارد بازار كنم. آشفتگي بازار موسيقي و انحصارگرايي در نشر و پخش آلبومها باعث شد مؤسسه «آواي آبيرود» را ثبت كنم كه درحال توليد دو، سه آلبوم به صورت همزمان هستم و تا پايان تابستان اين مجموعهها منتشر خواهد شد.