
بیتا یاری
محمد معتمدی، خواننده موسیقی سنتی این روزها سرگرم رتق و فتق کارهای انتشاراتی است که تولدش روز جمعه گذشته اعلام شد. در انتشارات آوای آبیرود قرار است آلبومهای جدید این خواننده منتشر شود. دغدغه تاسیس انتشارات اغلب برخاسته از فضای حاکم بر اقتصاد ورشکسته موسیقی است که بسیاری از هنرمندان درصدد هستند از آسیبهایی که این حوزه دارد، با ورود شخصی به نشر موسیقی برای خود بکاهند. در این گفتوگو تلاش کردیم دلایل این اقدام خواننده آلبوم «عبور» را بشنویم و با او گپی درباره صنعت نشر موسیقی بزنیم و از برنامههای این خواننده در ارکستر موسیقی ملی بپرسیم.
***
چرا سراغ فعالیت در حوزه نشر رفتید؟
همیشه از نحوه پخش و نشر کارهایم ناراضی بودم و اغلب از من میپرسیدند که از کجا میتوانند آثارم را تهیه کنند، چراکه در بسیاری جاها دیده نمیشود. این مساله همیشه دغدغه من بوده است. در نهایت یک روز تصمیم به تاسیس نشر گرفتم و البته یک اتفاق باعث آن شد. کاری را برای انتشار به یکی از شرکتهای نشر سپرده بودم که تقریبا رایگان در اختیار آنها بود و بعد از گذشت یکی دو سال، از همان شرکت نشر با من تماس گرفتند و گفتند بابت تعداد معدودی سیدی -در حدود 40 نسخه- که دو سال پیش از آنها گرفتهام به آنها بدهکارم و باید با آنها تسویهحساب کنم. بعد که پرسیدم چقدر بدهکارم متوجه شدم قیمت هر یک از سیدیها را حتی گرانتر از نرخ همکار و به قیمت مصرفکننده برایم حساب کردهاند. بعد از این تلفن بلافاصله به ساختمان دفتر موسیقی رفتم و درخواست مجوز انتشارات موسیقی دادم. زمانی که دیدم تمام کارهایم را در فرآیند تولید، بدون مشارکت و حمایت کسی، خودم به تنهایی انجام میدهم و همهچیز برعهده خودم است تصمیم گرفتم کارهای نشر را نیز خودم انجام دهم. تصمیمی که یکروزه گرفته شد.
همانطور که میدانید حوزه نشر موسیقی با اجرا و خوانندگی متفاوت است، چگونه میخواهید با حوزه ورشکسته نشر موسیقی کنار بیایید؟
حافظ میگوید: «آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه فال به نام من دیوانه زدند». واقعیت این است که زمانی که ما مسئولیتی را پذیرفتیم، بخواهیم و نخواهیم باید پایش بایستیم و برایش مبارزه کنیم. اینکه میگویید حوزه نشر ورشکسته است را میخواهم تعمیم بدهم به کل حوزه موسیقی که الان در ایران وضعیت ورشکستهای دارد. آن هم به علت بیمهریها و کملطفیهایی که به موسیقی شده، ورشکسته است. اما مقوله نشر به طریق اولی دچار مشکلات اقتصادی است. ما معتقدیم اگر عمری برای موسیقی زحمت کشیدهایم و به خاطر آن ایستادهایم باید خودمان هم کاستیهایی که در این حوزه هست را جبران کنیم.
من با ورود به حوزه نشر نمیخواهم با سایر دوستانی که در این حوزه فعالند، رقابت یا مبارزه کنم، چراکه همه آنها عاشق بودهاند که در تمام این سالها با سختیهای زیاد این حوزه ماندهاند. من به نوبه خود دوست داشتم کمک و تلاش کنم تا به نسبت سهم، حرکتی در این بخش یعنی نشر موسیقی، داشته باشم و موسسه نشر ایجاد کنم. تا این صنعت بتواند در ایران کمی شادابتر به فعالیت خود ادامه بدهد.
آیا طراحی و برنامهریزی قبلی درباره انتشارات داشتید؟
بله، فکر کرده بودم و هماکنون نیز پنج اثر خوب و پرهزینه را ضبط کردهام و آماده انتشار دارم. فکر میکنم برای شروع کار یک انتشارات با دست پر آماده ورود به بازار این عرصه هستم. دغدغه و انگیزه من عشقی است که به هنر موسیقی داشتهام و تعهدی که به خودم و وجدان و اعتقاداتم دارم. چراکه دوست نداشتم اگر روزی عمرم در دنیا به پایان رسید، مدیون خودم باشم و از دنیا بروم. دوست دارم کاری انجام دهم که به آن اعتقاد دارم، حتی اگر نشر به لحاظ مالی ضرر کند یا دچار ورشکستگی شود، پای آن خواهم ایستاد.
حوزه نشر، یک تجارت است. فکر میکنید تاجر خوبی باشید؟
اگر میخواستم به وضعیت تجاری فکر کنم، در بازار چهارسو مینشستم و جواب اربابرجوع را میدادم یا سفارش میلگرد میدادم و بسازبفروشی به راه میانداختم. وقتی ما وارد موسیقی شدیم و این حوزه را انتخاب کردیم، از همان اول خط مشی فکریمان را نشان دادیم. همه چیز در دنیا اقتصادمحور شده است اما من هیچوقت دوست نداشتم وارد این جریان غالب روز بشوم تا اقتصاد را به همهچیز اولویت بدهم. زندگی و لذت بردن از زندگی و ایستادن پای چیزهایی که برای شما اولویت دارد میارزد که خیلی چیزها را در برابر آن فدا کنیم.
متوجهم که هنر شما جزء بخش تجاری هنر موسیقی نیست اما نشر موسیقی در حوزه تجارت مطرح است، هنوز متوجه نمیشوم که میخواهید در این حوزه ورشکسته یک گوشهای دست و پا بزنید یا کسبوکاری راه بیندازید که در حد خودش موفق باشد؟
به نظر من اگر این تجارت بتواند خودش را اداره کند و به لحاظ مالی کم نیاورد و دخل و خرجش با هم بخواند، یک برد است. من هم بدون برنامهریزی و با چشمبسته و کور وارد آن نشدهام بلکه حسابشده و سنجیده وارد آن شدهام و برایش برنامه دارم. فکر میکنم به لحاظ اقتصادی هم توفیق خواهم داشت. به همین علت خیلی درست نیست از ابتدا آن را ورشکسته تلقی کنم. کمی زمان میخواهد.
میخواهید تنها آثار خود را منتشر کنید یا آثار دیگران را هم منتشر میکنید؟
فعلا آثاری هست که خودم آنها را منتشر میکنم و چند اثری است که خواندهام اما در فکر هستم آثار دوستانم را، چه با کلام چه بیکلام در این نشر منتشر کنم. آثاری که در این نشر منتشر خواهم کرد طیف بیشتری از مخاطبان را در بر خواهد گرفت.
این امر به لحاظ ارتقای کیفی موجب دربرگرفتن طیف بیشتری از مخاطب خواهد شد یا به دلیل میل کردن به سمت موسیقی پاپ و عامهپسند؟
به سمت کیفیت بالاتر و مقبولیت عامه بیشتر رفتهایم. برای آثاری که مقبولیت عامه دارند بلافاصله واژه پاپ به ذهنمی رسد. اما اعتقاد دارم موسیقی ایرانی ظرفیتهایی دارد که اگر به آنها پرداخته شود و در چارچوب موسیقی ایرانی کار بشود، به لحاظ اقتصادی هم میتواند وضعیت بهتری داشته باشد.
در برنامههای آینده خود تمایل دارید اول اثر منتشر و سپس کنسرت آن را برگزار کنید یا اینکه اول اثر در قالب کنسرت اجرا شود بعد آلبومش همانند آلبوم «عبور» وارد بازار نشر شود؟
اثر بعدی من که منتشر خواهد شد کاملا جدید است و سابقه شنیدهشدن ندارد. به نظرم اول باید آلبوم منتشر شود و خوب برای آن تبلیغ شود بعد کنسرت برگزار کنیم. اما چون مقوله موسیقی خیلی بهطور حرفهای پیش نمیرود و زمینه برای موسیقی حرفهای فراهم نیست، در بسیاری از موارد این مساله اتفاق نمیافتد و گروهها قبل از انتشار آلبوم به برگزاری کنسرت آن اقدام میکنند، که البته این هم روشی است اما به نظرم حرفهای نیست. چراکه اگر آلبوم منتشر شود مردم با آن ارتباط برقرار میکنند و با آن انس میگیرند و بهتر به کنسرت میروند.
البته مخاطب حرفهای بیشتر مایل است در کنسرت برنامه جدیدی را بشنود و به همین خاطر حاضر به پرداخت هزینه بالاتر از قیمت یک آلبوم است.
اجرای زنده و شنیدن کار روی صحنه با آلبوم خیلی تفاوت دارد. البته من هم غالب آثارم ابتدا به صورت کنسرت روی صحنه رفته بعد آلبوم آن منتشر شده است. اما اعتقادم این است که اشتباه کردهام و اول باید آلبوم منتشر شود بعد کنسرت آن برگزار شود.
چرا اشتباه؟
چون وقتی آلبوم منتشر شده باشد دیگر مخاطب میداند روی صحنه با چه حس و حال و هوایی و در چه قالبی موسیقی خواهد شنید اما درباره کنسرتی که قطعاتش جدید است، مخاطب کمی تردید دارد و نمیداند چه کاری و در چه کیفیتی به او عرضه میشود.
آیا دیگر در ارکستر ملی فعالیت ندارید؟
چرا. اما همه اجراها با من نیست چراکه اولا خواننده عضو ارکستر ملی نیست و بنا بر برنامه بهعنوان میهمان به ارکستر اضافه و دعوت میشود. به لحاظ تنوع و رنگآمیزی متفاوت صدا در هر برنامه از آدمهای مختلفی دعوت میشود.
از الان به شما برنامه زمانبندی ارائه کردهاند که بهطور مثال در چه برنامههایی از ارکستر ملی شرکت خواهید کرد؟
نه، هیچ برنامه زمانبندیای ارائه نشده است و زمان ما را هم نگرفتهاند که بدانند چه زمانی فرصت داریم. وظیفه من این است که اگر وقت آزاد داشتم در کنار ارکستر باشم.
روزنامه فرهیختگان، 1 شهریور 1394